ماجرای سه رنگ خودخواه زرد، آبی و قرمز که دوست داشتند همه چیز ،همه جا و همه کس را به رنگ خودشان رنگ بکنند... .
هر کس چیزی در این دنیا دارد. من هم یک رویا دارم! من در یک روستا زندگی می کنم. خانه ما نسبت به خانه های دیگر به ابرها نزدیکتر است. اسم من امیدعلی است. هر وقت ابرها به آسمان می آیند به پشت بام می روم.
هاجستم و واجستم تو حوض نقره جستم مامانی اومد دووندوون وای چه نگاهش مهربون بوسید منو با دل و جون رو به اونا فریادزنون: کلاغه بیار کلاه زرزرش رو گربه بیار پیرهن پرپرش رو بزه بیار شلوار دوربُرش رو
کوکی میگوید «گوشهای من بزرگند، اصلاً از آنها خوشم نمیآید!» آخر شما به عکسهای کوکی نگاه کنید. بهنظر شما این گوشها بزرگند؟ بهنظر شما این گوشها به صورت زیبایش نمیآیند؟ طوطی که فکر میکند در صورت کوکی همهچیز سر جای خودش است. اما کوکی که عکس بچههای دوست و آشنا را دیده است، خیال میکند گوشهای خودش نسبت به بقیه بزرگتر است و یک چیزی دو طرف صورتش زیادی است.
این کتاب تصویری ، داستان پسربچه ای است با گوسفندهایی که قبل از به خواب رفتنش آنها را می شمارد. این گوسفندها یک شب دچار مشکل میشوند و داستان ما از همین جا شروع می شود.
نوروز یک جشن ایرانی است که در فصل بهار برگزار می شود شروع می شود. ماهیت این سنت با تولد و تجدید حیات پیوند خورده است. از میان هوای سرد برفی، بهار و گرما پدید می آید. بنفشههای عمو نوروز بازآفرینی یکی از قدیمیترین روایات مربوط به جشن نوروز است. عمو نوروز نماد بهار و سرما مامان نماد زمستان و خواب زمستانی است. جدال و کشمکش این دو داستان خواب زمستانی و بیداری، مرگ و زندگی، زمستان و بهار، غم و شادی، سرما و گرما و تاریکی و روشنایی است. از این رو در این داستان عمو نوروز بذر بنفشه هایش را برای عید نوروز در دستان مامان کولد می کارد.
دنیا مال من است همه چیز درباره امید و غلبه بر موانع در زندگی است. این به کودکان - به ویژه آنهایی که دارای معلولیت هستند - کمک می کند تا درک کنند که با به کارگیری تخیل خود، می توانند از هر محدودیتی فراتر روند. این تصویر ترکیبی از امید و تخیل را به عنوان جوهره ای به تصویر می کشد که زندگی را بدون توجه به کارت هایی که داده شده به جلو می برد.
حکیم پس از سالها آرزوی داشتن فرزند، تخم مرغی را به زوجین می دهد تا به مدت 40 روز از آن مراقبت کنند. شوهر با عدم اعتقاد به حکیم، تخم مرغ را بیرون می اندازد. پرنده راک (رخ) تخم را می برد. دختری زیبا از تخم بیرون می آید که راک او را پرورش می دهد.
در حالی که مرد در حال رها کردن مارهایی بود که همسرش به دنیا آورده بود، یکی از مارها در خانه غمگین این زوج پنهان شد و دختر آنها شد. آنها نام دختر مورد علاقه خود را دختر انار گذاشتند. پومو. وقتی شاهزاده از هند برگشت، پومو تصمیم گرفت به دیدارش برود...
یک نقاش کوچک به شهر تاریک هیولاها می رسد. پرتره ها و رنگ های او همه را خشمگین می کند، از جمله حاکم ظالم او. در کشوری که حتی پرندگان دیگر در آن پرواز نمی کنند، هیچ کس زیبایی و حقیقت را قدر نمی داند. چه اتفاقی می افتد اگر دختری با قلب پاک وارد دنیایی پر از ظالم شود؟
«اگر حرف بزنی، نمیتوانی گوش کنی، و وقتی گوش نکنی، یاد نخواهی گرفت. این آخرین جملات پدر شاه ماهی کوچک است. پرنده کوچک بی حوصله می خواهد صحبت کند و خوش بگذراند. با این حال، هنگام گفتگوی شاد با دسته ای از طوطی های پرحرف، او به دام می افتد. وقتی می بیند صحبت با طوطی هایی که همیشه سر هم حرف می زنند فایده ای ندارد، ساکت می شود. اما این سکوت در واقع کلید آزادی است
شیر شاه بازخوانی داستانی باستانی در کلیله و دمنه و مثنوی مولانا مولانا است. شاه شیر داستان یک شیر ظالم را روایت می کند که با استفاده از زور و خشونت تمام جنگل را تحت سلطه خود درآورده است. به طوری که حیوانات دیگر که از این ظلم خسته شدهاند، از قبل خود را قربانی میبینند و تصمیم میگیرند تسلیم شوند و داوطلبانه به لانه شیر بروند تا توسط شیر طعمه و بلعیده شوند. اما یکی از خرگوشها با انتخاب جنگیدن خود را از دیگران متمایز میکند و در نهایت با نیرنگ شیر را در چاه عمیقی فرو میاندازد.
این کشاورز علاقه زیادی به ماهیگیری دارد. او هر روز ناامیدانه کشاورزی می کند تا یک قایق ماهیگیری بخرد. اما پس از خرید قایق، ترجیح می دهد از آن به عنوان باربری برای ارسال محصولات خود به شهرها استفاده کند. برای او داشتن یک قایق بزرگتر بهتر است. او هر روز ناامیدانه در تلاش است. مزارع وسیع او همه جا را فراگرفته است به جز یک قطعه زمین کوچک. وقتی او به آنجا می رود، یک دختر کوچک در حال ماهیگیری است تا مزرعه خود را بزرگ کند. بنابراین، کشاورز تصمیم می گیرد با او معامله کند تا قایق او را برای مزارع خود داشته باشد
آقای شینسوکه در حال تدریس تاریخ در کلاس است که ناگهان همه صدای بلندی را می شنوند که نزدیک و نزدیکتر می شود و بمبی وارد کلاس می شود! بمب به نظر می رسد که قرار نیست منفجر شود. ژنرال و سربازان می آیند. آنها گفتند که نمی توانند بمب را جابجا کنند زیرا ممکن است منفجر شود و دانش آموز باید با بمب به خوبی رفتار کند و از آن مراقبت کند، نه اینکه باعث انفجار آن شود. داستان طوری پیش میرود که دانشآموزان سعی میکنند خوب رفتار کنند و با بمب به آرامی رفتار کنند و بمب کم کم سعی کرد همکلاسی خوبی باشد و بخشی از کلاس باشد. دانش آموزان و بمب به نوعی با هم دوست می شوند و در آرامش با هم زندگی می کنند. بعد از روز فارغ التحصیلی و خداحافظی با همه همکلاسی ها، بمب برای همکلاسی هایش تنگ می شود، قلبش شکست و منفجر می شود.
شاه از بی خوابی رنج می برد. داروهای جادوگری دربار کار نمی کنند، بنابراین یک جادوگر هندی دیگر برای نجات می آید. با این حال، دو جادوگر درگیر همدستی می شوند و دارویی به پادشاه می دهند که او را به خواب ابدی می برد. سپس آن دو به نگهبانان رشوه می دهند، جواهرات و اموال پادشاه را می دزدند و فرار می کنند. در نتیجه، افرادی که احساس آزادی می کنند، شخصی را در میان خود به عنوان پادشاه انتخاب می کنند که تنها در ظاهر با پادشاه سابق تفاوت دارد. این کتاب مصور داستان جوامعی را روایت میکند که مردم آنها بهجای به چالش کشیدن سلطنت، با پادشاه میجنگند و به جای تغییر ذهنیت خود، سعی میکنند دیگران را تغییر دهند و به جای بر دوش کشیدن بار، منتظر هستند تا کسی مسئولیت را به عهده بگیرد.
یک بچه پرنده تشنه به سرعت به سمت گودال می دود. اما اوه! تلو تلو خورد و درست در گودال کوچک فرود آمد! خوشبختانه، کمک در دسترس است: انگشت اول آن را بیرون می کشد، دومی آن را خشک می کند و سومی نیز خود را مفید می کند. این کتاب تخته ای ساخته شده از مقوای بازیافتی، چاپ شده با جوهر گیاهی و با برش کاملاً در دست هر کودکی قرار می گیرد.
انبوهی از دود بر فراز کوه ها توجه مردم را به خود جلب می کند. همه در مورد آنچه در آنجا می گذرد حدس هایی دارند. اما ترسناک ترین حدس آنها برنده می شوند: دشمن در حال آماده شدن برای حمله به ما است. شورای شهر حاضر به بررسی دقیق و کشف حقیقت نمی شود و فقط تصمیم می گیرد فوراً برای دفاع از خود در برابر یک دشمن ناشناس اقدام کند. آنها شروع به ساختن سلاح نهایی خود می کنند: یک اژدهای عظیم. با این حال، از آنجایی که به اندازه ترس کور آنها است، مواد کافی برای تکمیل آن وجود ندارد. بنابراین آنها همه چیز را قربانی می کنند تا کار را به پایان برسانند، اما در نهایت با یک شهر ویران شده و یک اژدهای ناقص روبرو می شوند که جز دود دود کاری نمی تواند انجام دهد. اکنون مردم از کیلومترها دورتر می توانند این دود را ببینند و تعجب کنند که بر فراز کوه ها چه می گذرد.
My LAND داستانی درباره ویروسهای مختلف است که نشان میدهد چگونه کودکان میتوانند درباره بیماریها و نحوه مراقبت از خود اطلاعات بیشتری کسب کنند. با استفاده از صدای تو، داستان احساس صمیمیت را به شما القا می کند، گویی راوی در گوش شما زمزمه می کند.
آقای چارلی پیرمردی است که هر روز صبح با سگش الیور برای پیاده روی و ورزش از خانه بیرون می رود. الیور سگ باهوشی است، اما چالشی بین او و آقای چارلی وجود دارد. الیور به بوی پا حساس است و این او را بازیگوش می کند. اما یک روز کفش های آقای موریسون دزدیده می شود و چارلی می خواهد آن را با الیور پیدا کند.
یک پادشاه و یک شاهزاده خانم. یک سفر طولانی و ماموریت غیرممکن. یک جن قدرتمند و یک شاعر مرموز. شرق در یک داستان عاشقانه با غرب ملاقات می کند که در آن با این سوال مواجه می شویم: چگونه یک مروارید گمشده را در شن های صحرا پیدا کنیم؟ کینگ شن برای یافتن پاسخ در این داستان با الهام از داستان های کلاسیک شرقی تلاش می کند.
کـاتـالـوگهـای جـدیـد