کتابهای 76 تا 80 از 161    صفحات:   <  10  11  12  13  14  15  16  17  18  19  >
نمايش كتاب‌های دارای حق انتشار
نمايش كتاب‌های آرشیو شده

دختر نارنج و ترنج

20x26
32 صفحات
978-622-6630-33-7
زبان:فارسی
گروه سنی:+6
مولف:شعبانی، اسدا...
ناشر:کتابهای طوطی
چکیده:شاهزاده‌ای نیرومند و بزگ با آرزوی پیرزنی عاشق دختر نارنج و ترنج می‌شود و پی یافتن این دختر سختی‌های مسیر را پشت سر می‌گذارد. اما بعد از پیدا کردن دختر نارنج و ترنج به‌خاطر طلسم یک دختر حسود رنجور و بیمار می‌شود. فکر می‌کنی آخر چه اتفاقی برای شاهزاده و دختر نارنج و ترنج می‌افتد؟



مشت زن

32 صفحات
978-964-3189-58-7
انتشار به زبان‌های دیگر:کره ای,  چینی,  عربی
تصویرگر:حسن موسوی
گروه سنی:بالای چهار سال
مولف:حسن موسوی
ناشر:کتابهای طوطی
چکیده:فرض کن یک مشت‌زن حرفه‌ای هستی که به همه‌چیز مشت می‌زنی. از هیچ‌چیز نمی‌ترسی و همه تو را دوست دارند، چون قوی‌ترین آدم شهری. احساس قدرت می‌کنی و کم‌کم از همه‌ی قله‌ها بالا می‌روی. اما ناگهان تنهای تنها می‌شوی. دیگر کسی برایت هورا نمی‌کشد. چیزی برای مشت‌زدن باقی نمانده است.
دیگر مشت‌های تو کسی را خوشحال نمی‌کند. قلب‌های روی دستکش یادگار پدر هم کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود. چرا از آن دنیای پرشور و زیبا دور شده‌ای؟



ماچوچه و کلاغ

20x26
32 صفحات
978-622-6630-21-4
حق امتیاز انتشار:فارسی
گروه سنی:بالای چهار سال
مولف:افسانه شعبان نژاد
ناشر:کتابهای طوطی
چکیده:یک کبوتر به اسم ماچوچه و یک کلاغ به اسم خاله کلاغه برای خودشان لانه می‌سازند اما باد و باران لانه‌ی خاله کلاغه را خراب می‌کند. خاله کلاغه و جوجه‌اش در سرما و باد و باران راه می‌افتند و به لانه‌ی ماچوچه می‌رسند تا مهمان او شوند. به نظر تو ماچوچه و کلاغ می‌توانند یک‌جا زندگی کنند؟



موش گرسنه

20x26
32 صفحات
978-622-6630-25-2
گروه سنی:+6
مولف:افسانه شعبان نژاد
ناشر:کتابهای طوطی
چکیده:موش قصه‌ی ما این‌قدر گرسنه است که می‌خواهد همه‌ی شهر را بخورد. به هر که می‌رسد سریع قورتش می‌دهد و چاق و چاق‌تر می‌شود اما مگر می‌شود یک موش همه‌ی آدم‌های شهر را بخورد؟ آیا هیچ‌کس نمی‌تواند جلو او را بگیرد؟



خاله پیرزن

20x26
32 صفحات
978-622-6630-16-0
تصویرگر:ماندلبام
حق امتیاز انتشار:فارسی
زبان:فارسی
گروه سنی:+6
مولف:افسانه شعبان نژاد
ناشر:کتابهای طوطی
چکیده:یک شب، باد سردی وزید و باران شدیدی گرفت. خاله پیرزن سریع زیر لحاف پناه گرفت و خوابید. هنوز چشمش بسته نشده بود که صدای در خانه بلند شد. آن هم نه یک بار، پشت سر هم مهمان‌های ناخوانده از سرما و باد و باران به خانه‌ی خاله پیرزن پناه آوردند. خانه‌ی کوچک خاله پیرزن پر از حیوان‌های ریز و درشت شد…

کتابهای 76 تا 80 از 161    صفحات:   <  10  11  12  13  14  15  16  17  18  19  >
نمايش كتاب‌های دارای حق انتشار
نمايش كتاب‌های آرشیو شده
©2002-2025 KIA literary agency based in Tehran. All rights reserved.   powered by: NeekPendar Group info@neekpendar.com