| |
کتابهای 126 تا 130 از 151 صفحات: < 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 > |
|
| سفر سیب |
24 | | | ناشر: | فصل پنجم | نویسنده: | مهدی الماسی | چکیده: | منظومه شعری است که رشد عرفانی انسان را در قالب مراحل تبدیل شدن دانه به سیب توصیف میکند. |
|
|
|
| هیس بی هیس |
32 صفحات 978-964-6645-47-9 | | | تصویرگر: | طاهری، لیدا | مترجم: | اشراق، بهار | ناشر: | توکا | نویسنده: | انواری، سحر | چکیده: | هیسکو یک بچه جادوگر بدجنس است. او زمانی که بچه بود پیش جادوگر پیری زندگی میکرد، زمان آموزش جادوگری، انگشت شستش را میمکید، به همین دلیل جادوگر پیر وردی خواند و انگشت او را جادو کرد. او زمانی که انگشت خود را مکید، انگشت او کوچک شد و ناگهان ناپدید شد. زمانی که هیسکو بزرگ شد، با طلسمی که یاد گرفته بود، جادوگر پیر را به یک مجسمه بزرگ شست تبدیل کرد و انتقام خود را از او گرفت. هیسکو به محله جدیدی رفت که هیچکس او را نمیشناخت، در جایی از آسمان دختربچه ابری را دید، آن بچه از مردمی بود که روی ابرها زندگی میکردند، مردمی که بال داشتند و میتوانستند در آسمان پرواز کنند، آنها گاهی پایین میآمدند که به مردمی که به کمک نیاز داشتند، یاری برسانند. هیسکو با جادوگری خود را به آنها رساند و به عنوان همسایه خود را معرفی کرد. روزی پدر و مادر دختر بچه به نام «نیک» او را به هیسکو سپردند. هیسکو با نیک تنها شد و نقشهای کشید که بتواند انگشت نیک را بمکد و از او سوء استفاده کند. |
|
|
|
| موش دم بریده |
22*22 24 صفحات 978-600-5131-69-7 | | | ناشر: | حوا | چکیده: | موش دم بریدهشعر کودکانه عامیانهای است ،برای کودکان.
ماجرای موشی است که دمش را گربه قطع میکند و موش دم بریده برای وصل کردن آن از هر کسی کمک میخواهد . |
|
|
|
| راز قلعه |
12 صفحات 978-964-238-285-9 | | | تصویرگر: | خواجه محمدی، حمیدرضا | ناشر: | موسسه نشر شهر | نویسنده: | امامی، غلامرضا | چکیده: | در دریای سیاه شب، کشتی ماه سفر می کرد. ماه مثل لب هایی خندان به او می خندید. ستارگان بر مخمل شب، چون الماسی دوخته شده بودند و از دور سوسو می زندند... |
|
|
|
| آخرین آواز مترسک |
24 20 صفحات 964-300-381-7 | | | تصویرگر: | مکتبی، رضا | ناشر: | کتابهای شکوفه، انشارات امیرکبیر | نویسنده: | اکرمی، جمال الدین | چکیده: | در این کتاب حکایت مترسکی بازگو میشود که در میان مزرعهای قرار دارد. او که بعد از دوستی با پرندگان آرزو دارد پرواز کند، در نهایت به آرزویش میرسد، زیرا صاحبش بعد از این که درمییابد پرندهها دیگر از او نمیترسند، او را آتش میزند. |
|
|
کتابهای 126 تا 130 از 151 صفحات: < 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 > |
|